جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید
ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید
آره من اونم که فتم واسه چشمات دیوونم
آره من قول داده بودم تا تهش باهات بمونم
ولی پس دادی نگامو زیر رگبار غرورت
من فقط یه کم شکستم خوب نگام کنی همون.
برای تو که هیچ وقت یاد نگرفتی بد باشی ، یه دنیا خوبی آرزو میکنم...
دلو زدم به دیا زدم بهت پیامی / فقط برای اینکه نگی که بی مرامی
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمین هستم مرا هم دوست داری
گفتی نمیخوهیی ببارم عشق ، اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری
دریاچه ، دل پاکو نجیبی دارد / بنگر که چه حالت غریبی دارد
آن موج که سر به صخره ها میکوبد / با من چه شباهت عجیبی دارد
دوست داشته باش و زندگی کن ، زمان همیشه از آن تو نیست
هر گاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، خواهی دانست که چقدر دوستت دارم
گناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست
به هر کس دل دادم بی وقا شد / چو پایبندش شدم از من جدا شد
هر رگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن نگردد
هر جا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سرو پایی یارو یاور نمیشود