خلاصه قسمت هفدهم سریال افسانه جومونگ - خنده بازار
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما از چیزی که نمی داند، پرسیده شود، از گفتن «نمی دانم»خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
خنده بازار
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خلاصه قسمت هفدهم سریال افسانه جومونگ

ادامه مطلب خلاصه قسمت هفدهم سریال افسانه جومونگ

به زودی همین قسمت به صورت کاملآ مفصل اضافه خواهد شد

اینم از خلاصه قسمت هفدهم سریال افسانه جومونگ

افراد بامانگ به سو حمله کردن و سو با کمک جومانگ روشون رو کم کرد، و یه جنازه هم میفته رو دستشون

جومونگ

صورت جنازه رو که نگاه میکنن یادشون میاد این از افراد فرمانده بامانگ بوده،
فرمانده افرادش رو به خاطر اینکه نتونستن سوسونو رو با خودشون بیارن تنبیه میکنه

جومونگ

جومانگ و سه تا نخاله در باره فرمانده حرف میزنن و میدونن که اگه بخوان به گوسان برن ، حمله اونا حتمیه

جومونگ

از طرفی هم سوسونو از عمل های بعدی فرمانده میترسه

جومونگ

حاکم هیون تو که به بویو اومده از شاه خواسته طبق درخواست امپراطور 10000نیرو بهش بده منتظر جواب شاهه، حاکم هیون تو که میبینه شاه هنوز جواب نداده درخواست ملاقات با تسو رو میکنه

ملکه نگرانه که نکنه همه اون زحمت هایی که دردونه اش با سفر به هیون تو کشید از بین بره

جومونگ

حاکم هیون تو از تسو میخواد که با شاه حرف بزنه و میگه یادت نره منو تو باهم یه قول و قرار هایی داریم

جومونگ

تسو میگه به شرطی بهت سرباز میدم که همشون رو با لباس های جنگی و سلاح مجهز کنی و وقتی جنگ تموم شد اونا با همون تجهیزات به کشور برگردن .حاکم هم که میدونه دروغ مالیات نداره سل هم نمیاره میگه باشه

جومونگ

تسو خوشحال خوشحال میاد پیش شاه ، به خیال خودش که الان مشکل رو حل کرده و شاه هم میگه قربون قند عسلم برم !

تسو به شاه میگه 10000سرباز رو بده عوضش بهشون لباس استیل و تجهیزات میدن باباش هم میگه مگه از این 10000تاسرباز چند تاشون زنده میمونن که تو دلتو به لباس جنگی که بهشون کادو میدن خوش کردی؟ من برای قوی شدن کشورم 10000سرباز فدا نمیکنم..

جومانگ که از پلیدی فرمانده بامانگ خبر داره با دوستاش میره سر و گوش اب بده و تعداد افراد و محیط زندگیشون رو ببینه

ماری از بالای یه صخره نگاه میکنه که چطوری افراد بامانگ به کاروان ها حمله میکنن و اونا رو لخت میکنن

جومونگ

جومونگ

با ترس و وحشتی که گروه به دل سوسونو میندازه ، سوسونو دستور میده برگردن چون از پس فرمانده بر نمیان خصوصا با دشمنی که اون با سوسونو داره، اما

جومونگ

جومانگ همون موقع سر میرسه و به سوسونو میگه تو فقط دو روز به من وقت بده من حلش میکنم، ما نباید این فرصت رو از دست بدیم

جومونگ

جومونگ

خلاصه بعداز کلی فکر و اندیشه جومانگ به این نتیجه میرسه که باید به چنگ فرماندار بییفته تابتونه با حمله به اون از شرش خلاص شه، اون سه تا میگن ما تو رو تنها نمیذاریم ، باهات میایم

جومونگ

خلاصه یه مشت ابریشم و جنس و خرت و پرت بر میدارن میرن به همون مسیری که دزدها همیشه حمله میکن

جومونگ

دزدها هم طبق عادت میگیرنشون و میبرنشون مخفی گاهشون ، اونا رو زندانی میکنن

جومونگ

تو همین موقع هم دستیار دوچی مثل فضول ها سر میرسه و اومده که اسیرها رو بخره و به عنوان برده به جاهای دیگه بفروشه ، همین طور که در حال مذاکره با بامانگ هست ، نوکرش بهش میگه بین زندانی ها جومانگ رو دیدم اونم کپ میکنه و میره با چشمهای خودش نگاه میکنه تا باورش بشه

جومونگ
جومونگ
جومونگ

جومونگ


شب که میشه هیوپ تو با قدرت خدادادیه رستم وارش طناب هارو میپکونه و دستش باز میشه و بقیه رو هم باز میکنه، خلاصه 4تایی حمله میکنن و اول از همه میرن سراغ اتاق فرمانده بامانگ که میبینن یارو نیست

جومونگ
جومونگ

جومونگ


و وقتی از اتاق میان بیرون میبینن یه دسته کماندار اماده تیراندازین

جومونگ

دستیار دوچی یه چند تا متلک بار جومانگ میکنه و بازم این 4تا مفلوک رو زندانی میکنن

جومونگ

دستیار دوچی به فرمانده میگه که اینی که گرفتی شاهزاده ست اگه خواستی بدش ما دخلشو بیاریم و پول بگیر

جومونگ

ولی واسه فرمانده هیچی سوسونو نمیشه میگه اولین اولویت ما گرفتن سوسونو هست

جومونگ

دوچی خبر دار میشه که جومانگ رو گرفتن و میشه کشتش ، بویونگ هم حرفاشون رو میشنوه و گریه میکنه

جومونگجومونگ

کاهن در حال انجام مراسمه که غش میکنه

جومونگ

وقتی به هوش میاد یه عالمه ادم دورش جمع شده

جومونگ

حاکم هیون تو به تسو میگه بچه نظر باباتو عوض کن تا شر درست نشده ، تسو هم میگه من هر کاری میتونستم کردم دیگه دست من نیست ، حاکم هم میگه دوستی من و تو تموم شد

جومونگ

یون پال مو که از اوضاع فعلی خیلی ناراحته ، همین طور که مسته داد میزنه که جومانگ کجایی ،اگه تو بودی این بدبختی ها نبود و شاه هم توی این وضعیت گیر نمیکرد ، ولیعهد تویی و از این حرفها که شاهزاده پو میرسه و میگه حیف که شاه دوست داره و گرنه میدونستم چکارت کنم

جومونگ

یوهوا که نگرانه جومانگه از ندیمه اش میخواد بره خونه یون تابال و بیبینه خبری از جومانگ دارن یا نه

جومونگ

حاکم برای گرفتن جواب نهایی پیش شاه میاد

جومونگ

شاه میگه من نیرو نمیدم، حاکم میگه اینطوری ما و شما وارد جنگ میشیم، بهت فرصت میدم بازم فکر کنی، ولی شاه میگه جواب من تا ابد همینه ،حاکم با عصبانیت از اونجا میره

شاه که میدونه نتیجه این جواب تندش چیه، به افرادش میگه برای جنگ اماده بشین
جلسه وزیران و فرمانده هان تشکیل میشه و هر کی یه تزی میده، نخست وزیر نوک همه رو میچینه و میگه به جای غیبت پشت سر شاه فکر کنین کدوم راه بهتره همونو انتخاب کنیم در ضمن فکر کمبود نمک مملکت هم باشین و دست از خاله زنک بازی بردارین

جومونگ

کاهن که از تصمیم شاه باخبر میشه میاد پیش شاه و میگه من از وقتی کم سن بودم تو رو دوست داشتم، هر کاری هم کردم واسه تو و مملکت بود، این کارو نکن

جومونگ

شاه هم میگه من به خاطر جریان هه موسو ازت بدم میاد تو خیانتکاری

جومونگ

یون تابال واسه دخترش نگرانه...

جومونگ

دو روز گذشته و خبری از جومانگ نیست، که نوکر به سوسونو میگه جومانگ و اون سه تا رو گرفتن سوسونو میگه من خودم شخصا میرم پیش فرمانده و باهاش معامله میکنم

جومونگ

تا پاشو میذاره اونجا میگیرنش و میبندنش و میندازن پیش عشقش جومانگ

جومونگ

جومانگ که از دیدنش تعجب میکنه میگه تو کجا اینجا کجا واسه چی اومدی؟

جومونگ

سوسونو هم میگه من به خاطر تو حاضرم جونم رو هم بدم ، من زندگی ام روبه خاطر تو به خطر میندازم

همون موقع افراد میان سوسونو رو ببرن که جومانگ بهش میگه منم زندگی ام رو به خاطر تو به خطر میندازم

جومونگ

میخواد بهش روحیه بده اونا به هم نگاه میکنن و .....

جومونگ

به زودی همین قسمت به صورت کاملآ مفصل اضافه خواهد شد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( دوشنبه 87/10/30 :: ساعت 9:39 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اس ام اس عاشقانه داغ
اس ام اس عاشقانه 1389
پیامک
اس ام اس عاشقانه و جملات عاشقانه
اس ام اس عاشقانه و عارفانه
اس ام اس عاشقانه داغ
اس ام اس عاشقانه 1389
پیامک
اس ام اس عاشقانه و جملات عاشقانه
اس ام اس عاشقانه و عارفانه
اس ام اس جدید آذر ماه | اس ام اس جالب
اس ام اس عاشقانه| آذر ماه88
اس ام اس جدید / جالب / سرکاری
*********موضوعه زنو و شوهر**********
فاله پرنده
[همه عناوین(251)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 59
>> بازدید دیروز: 15
>> مجموع بازدیدها: 675674
» درباره من

خنده بازار
آیناز
رنگارنگ ، جوک ، لطیفه ، عکس، هرچی دلت می خواد با تشکر: آرمیون

» پیوندهای روزانه

پرسش مهر 8 [136]
مسائل جنسی [1377]
روانشناسی آیناز [244]
[آرشیو(3)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
ترک[3] . دختر[2] . دختر خاله . دوست پسر . دوستی . دولت . سخنان حکیمانه . سرزمین . طلا . عروس . عشق . عید قربان . فوتبال . قلعه . مهربان . نظر . جیغ . جیگر . چهارشنبه . حسین فهمیده . حمام . خودکار . دانشجو . اس ام اس تبریک خنده دار عید قربان ، اس ام اس جدید برای تبریک عید . اسکندر . اصفهانی . امریکا . برو . بودا . بیرجند .
» آرشیو مطالب
عکس
متفرقه
اس ام اس و جوک
شعر
داستانه های جالب
دی 1387
آذر 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
اردیبهشت 1388
فروردین 1388
مهر 1388
خرداد 1388
آبان 1388
آذر 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
لنگه کفش
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
انجمن تخصصی نرم افزارهای موبایل و اطلاعات کاربردی
کـــــلام نـــو
کلبه عشق
.: شهر عشق :.
**عاشقانه ها**
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
تنهاترین عاشق
ژئوماتیک
کتابدار فردا
حرفهای شیرین
فرهنگی
عدالت جویان نسل بیدار
غلط غو لو ت
دوزخیان زمین
شایگان♥®♥
عاشق دلباخته
ESPERANCE
سروش بهاری
همسفر عشق
OnlyPersPolis
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت+عکس بازیگران خانم خارج
عمو اکبر
مشکی رنگه عشقه
lovlyworld
انذار فی کبرا11
کبوترانه
توهمات قرن 21
دیــار عـاشقـان
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
پرواز
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
((( بهترین سایت دانلود موزیک )))
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
پرسش مهر 9
خدمت رسانی
اس ام اس عاشقانه
شادی(زمزمه های دلتنگی)
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
عاشقان پرسپولیس
به سوی حقیقت
دانلود Download
مرگ شب
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
Lovely
دنیا به روایت یوسف
جاده خدا
حمایت از ایران
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
مرا صدا کن شبی
محمد پرسپولیسی
یا ضامن آهو
diplomacy
دبیرستانیها
سایه
افسانه جومانگ

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان







» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب