»» اون تویی ...
اونکه از نهایت عشق منو با اسمم بخونه
من جزیی از وجودش یا خود خودش بدونه
اونکه گمشده از آغاز تا من تنها بمونم
جاده ی جستجو هامو تا قیامت بکشونم
کسی که همیشه عاشق
مث من دیونه باشه
تو دنیا غمگین نباشه
تو آینه یدونه باشه
کسی که هر کلامش طلوعی تازه باشه
غم و تنهایی ما به یک اندازه باشه
منتظرت میمونم
000
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» منم ... منم ... من
تواین روزای بی برگشت که هیشکی نیست به یاد من
دیدم فقط خود عشقه که میرسه بداد من
...
دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری
دیدم عجب بلایی شد این روزای تکراری
...
ما خونه ی عشق رو واسه دلدادگی ساختیم
فکر نکن که اونو به همین سادگی ساختیم
...
صاحب داره این دل بی دل بخدا منم من
آن ساقه از ریشه جدا منم من
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» ای خودی ترین نام نشانه ...
ای شکستی مث ترانه ... ای سکوت تو شعر شبانه
با تو میشه از ابرا غزل عزل چکید ... از تو به دریاها رسید
ای تو بهترین حرف زمانه ...
ای عطر خوب خانگی تعریف این دلداگی
یاد کنی از آواره عشق در کنج این آوارگی
سایه ای پشت در از من غریبه تر
میخونه منو خط به خط تا آخر
ای خودی ترین نام نشانه ...
ببین ببین که سپیدم به اوج قصه رسیدم
دوباره از تو شنیدم ترانه از تو چشیدم
تویی ضیافت بودن تویی غرور شکفتن
قدم قدم از تو روشن نفس نفس همه ی من
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» بی تاب شقایق ...
دیرگاهیست
که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم
من است
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آئینه ز من
با خبر است
که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب
شقایق بودم
همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا
خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شده ام
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» همین روزا میام ..
یکی از همین روزا بهونه ی تورو دارم
یه عالم نگفتنی هوای خونمو دارم هوای شهر و کوچه مو که عشق از اونجا پا گرفت به انتظار نشستن و دیدن تور دارم هوای تو هنوز هم بسرم هست به عاشق بودن تو خبرم کردیه روز میام به دیدنت میخوام باهات حرف بزنم میخوام بهت بگم دوستت دارم از ته دل داد بزنممیخوام بگم که زندگیم با بودن تو جون گرفت خیال نکن که بعد تو کسی تو قلبم جا گرفت میخوام بگذری از همه گذشته هام
تو این دیار بی کسی فقط تویی موندی برام
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» دل دریاییم ..
امشب اشک هایم می سوزند در التهاب لحظه رهایی
دل دریاییم امشب طوفانی ست مهتاب شبهایم رخ پنهان می کند
خورشید من بار سفر بر بسته چشم هایم پر ز تمنا ساز غربت می نوازند
آسمان ابرهای تیره اش را تنگ در آغوش می فشاردو بغض گلویش را زار می زند دیگر پرستویی نیست که خبر آورد
خبر از بهاری دیگر _ وجودم زمستانی ست سراسر سرما و دلتنگی
باد دیوانه وار پیکره ام را می کوبد تنها ، دل تنگ و بی رمق
خسته از جاده های بی پایان و تیره تن بی جانم را در امتداد تنهایی جاده
به پیش می رانم نیک میدانم طلوع دیگری را نخواهم دید
حرف های دلم را به چلچله های عاشق خواهم گفت
تا شاید در بهاری سبز و خرم در چمن زاری وسیع
بخوانند آواز تنهایی مرا تا برسد به گوش گل زیبای من
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» طالب مستی ...
من عاشق آن دیده چشمان کهرباییم،
بیهوده
چه گویم که پریشان نگاهم،
گر
مستی چشمان کهربایی تو گناه است،
من
طالب آن مستی و خواهان گناهم....
بمان با من که من بی تو صدای خسته در بادم،
در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» آتشفشان عشقمو دریای پر تلاطمم
کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم
پشت کدوم سد سکوت پر می کشی چکاوکم
چرا به من بی مهری میکنی من که منم برای تو
لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو
دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو
پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو
گریه نمیکنم نرو آه نمیکشم بشین
حرف نمیزنم بمون بغض نمیکنم ببین
صدام کن و ببین که باز غنچه میدن ترانه هام
اگر چه من به چشم تو کمم، قدیمیم، گمم
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» شعر های من ...
اگر برای تو شعری عاشقانه بخوانم
این شعر تا ابد با تو خواهد زیست
حتی وقتی که من دیگر نباشم
یا وقتی که دیگر میان ما عشقی نباشد
شعر عاشقانه بیشتر از آدمها می ماند
عاشقانت تو را ترک می کنند
اما شعر عاشقانه
همیشه با تو خواهد بود
پس بگذار برایت شعری عاشقانه بخوانم
شعری از اعماق جان
که مرا به یاد تو آورد
شعری که همیشه با تو بماند
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» محاله از تو سیر بشم ... من
تو
واسه من عزیزتر از آنی که از تو دلگیر بشم
من... من... محاله از تو سیر بشم
کی میتونه جای تورو تو قلب من بگیره
اینو بدون طفلی دلم به عشق تو اسیره
کی میتونه جای تورو توو قلب من بگیره
اینو بدون عاشق تو داره واست میمیره
من... من... محا له از تو سیر بشم
توی اوج بی کسی هام, دلواپسی هام
یاوری از غیب رسید به فریاد
شکر خدایی که تورو به من داد
توی دشت بی پناهی, بی تکیه گاهی
اشتیاق زندگانی با تو در من زنده شد
باغ ویران دلم از عطر گل آکنده شد
خسته از بی حاصلی عمر بودم آمدی
حاصل بی ارزش من لایق و ارزنده شد
من... من... محاله از تو سیر بشم
کی میتونه جای تورو توو قلب من بگیره
اینو بدون طفلی دلم به عشق تو اسیره
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 88/8/8 :: ساعت 7:40 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اس ام اس عاشقانه داغاس ام اس عاشقانه 1389پیامکاس ام اس عاشقانه و جملات عاشقانهاس ام اس عاشقانه و عارفانهاس ام اس عاشقانه داغاس ام اس عاشقانه 1389پیامکاس ام اس عاشقانه و جملات عاشقانهاس ام اس عاشقانه و عارفانهاس ام اس جدید آذر ماه | اس ام اس جالباس ام اس عاشقانه| آذر ماه88اس ام اس جدید / جالب / سرکاری*********موضوعه زنو و شوهر**********فاله پرنده[همه عناوین(251)][عناوین آرشیوشده]